برکنارکردن دو تن از سران و پادشاهان بنی عبّاس و برخی دولتمردانشان از نشانه های نزدیک شدن زمان قیام امام مهدی(علیه السّلام) است.

امام علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام)، در بیان نشانه های قیام قائم(علیه السّلام)، فرمود:

با برکنارکردنهای فرزندان عبّاس شادمان نشوید . پس، بی گمان، آن نخستین نشانۀ دگرگون کردن است. بهوش که من می شناسم پادشاهانشان را از این هنگام تا آن زمان(1).

 

از کعب نقل شده است:

هر گاه دو مرد از بنی عبّاس که بلندپایه اند، برکنار شوند، نخستین ناسازگاری میانشان می افتد. سپس در پیِ آن، ناسازگاری دیگری است که در آن، نابودی خواهد بود، و شورش سفیانی هنگام ناسازگاری دوم آنان است(2).

 

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه کعب الأحبار تابعی آن را به وی نسبت نداده است.

از جابر روایت شده است که ابو جعفر -باقر(علیه السّلام)- فرمود:

هر گاه سفیانی بر اَبْقَع، منصور، کِنْدی، ترکها و رومیان چیره شود، بیرون می آید و به عراق می رسد. سپس گیسوی سختی آور(3) می درخشد. پس، هنگام آن رویداد، نابودی عبدالله خواهد بود، و کسی که در آستانۀ برکنارشدن است، برکنار می گردد، و این برکناری، نادانسته، به گروههایی در زَوْراء نسبت داده می شود. پس، اَخْوَص(4) با زور بر شهری چیره می شود و در آن جا کشتاری بزرگ می کند و شش تن سرانِ از خاندان عبّاس را می کشد و کسی را در آن جا دست و پا بسته سر می بُرَد، و سپس سوی کوفه می رود(5).

 

اَبْقَع (گندمگون) مردی مصری است که نیروهای قیسی، بربر و سیاه افریقاییِ پیرو اَعْرَج کِنْدِی را از مصر سوی فلسطین، اردن و سوریه فرماندهی می کند، منصور همان منصور قحطانی ای است که پیش از قیام منصور حسینی یمانی، با ستم در یمن فرمانروایی می کند، و چنین می نماید که این مرد همان عبدربّه منصور هادی رئیس جمهوری کنونی یمن باشد، کندی همان اَعْرَج کِنْدِی رهبر قیسیان، بربرها و سیاهان افریقایی است، و «ترکها» همان ترکهای ترکیه اند، و «رومیان»، اروپاییان و بسیاری از امریکاییان و استرالیاییها می باشند که به سرزمینهای شام و  جزیره می آیند.

مراد از «عبدالله» در این حدیث، همان عبدالله ذو العین -پولدار-(6)، دومین پادشاهان سه گانۀ بنی عبّاس در آخراّمان است که چند ماه پیش از ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می میرد، و پس از او مردی ناتوان جانشینش می شود که دو ماه پس از پیمان بسته شدن با وی برکنار می گردد. 

«گیسوی سختی آور»، همان بزرگ ستارۀ دنباله داری است که در سال پیش از قیام امام مهدی(علیه السلام) از مشرق می درخشد، و مایۀ سختیها و ناخوشیهایی برای مردم می شود.

بدان که اَخْوَص (چشم فرورفته) از ویژگیهای عثمان سفیانی، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخراّمان می باشد.

حُذَیْفَه پسر یَمان گفته است:

پادشاهی کشته می شود که برای او در آسمان بهانه پذیر و در زمین یاوری نخواهد بود،‌ و پادشاهی برکنار می شود، به گونه ای که بر روی زمین گام بردارد، در حالی که چیزی از زمین(7) برای وی نیست، و پسر بانوی در بند شده پادشاه می گردد(8).

 

چنین می نماید که این روایت از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه حذیفه صحابی آن را به وی نسبت نداده است.

بنا بر پژوهش نویسنده، در این حدیث، مراد از «پادشاهی که کشته می شود»، واپسین زمامداران حجاز و سرزمینهای پیرامونش پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) می باشد، و مقصود از «پادشاهی که برکنار می شود»، همان واپسین پادشاهان سه گانۀ بنی عبّاسی است که در آخراّمان بر بخشی از سرزمینهای مشرق چیره می شوند، و گمانی نیست در این که «پسر بانوی در بند شده که پادشاه می گردد»، همان امام مهدی(علیه السّلام) می باشد؛ زیرا وی از ملیکه زاده شد که دختر یَشُوعا پسر قیصر امپراتور روم شرقی و از زیندگان قُسْطَنْطَنِیَّه -اِسْتانْبُول کنونی- بود، و مسلمانان در درگیریهایشان با رومیان بر مرزهای روم شرقی وی را در بند کردند و در عراق فروختند، و امام علی هادی(علیه السّلام) او را از میان بردگانی که برای فروش به عراق آورده بودند، خرید و آزاد کرد و به عقد فرزندش امام حسن عسکری(علیه السّلام) در آورد.


شایان یادآوری است، کشتن واپسین پادشاهان حجاز و سرزمینهای پیرامونش، در ماه ذی حجّۀ سال پیش از ظهور امام مهدی(علیه السّلام) روی می دهد، و گمان می کنم که برکناری واپسین زمامداران بنی عبّاس، در ماه ذی قعده همان سال خواهد بود، و می توان از این حدیث بهره گرفت که این پادشاه از کسانی است که زمین را دوست می دارد و در روزگار زندگی اش پاره های بسیاری از آن را برای خیش می خرد و دارندۀ آنها می شود، و خداوند داناتر است.
—---------------------------------------------- 
1. إام الناصب، ج 2، ص 158، خطبۀ بیان 1 (ترجمۀ نویسنده).
2. الفتن، ص 142، جزء 3، ح 581 (ترجمۀ نویسنده).
3. در همۀ نسخه های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربیِ حدیث، در این جا «ذو الشفاء» یا «ذو الشفا» یافت می شود که به «ذو الشَّقاء» اصلاح و ترجمه گردید.
4. در نسخۀ چاپی الفتن پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا «الأخوض» یافت می شود که سازگار با آن چه در نسخۀ چاپی این کتاب در مصر آمده است، به «الأخوص» اصلاح و ترجمه گردید.
5. الفتن، ص 209، جزء 4، ح 841 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).
6. «ذو العین» در کتابهای زبان عربی به دارندۀ دارایی آماده و نقد و دارندۀ سیم و زر گفته می شود که ما آن را به «پولدار» ترجمه کرده ایم.
7. در نسخۀ چاپی الغیبة پشتوانۀ ما، در نوشتار عربیِ حدیث، در این جا «الآخر» یافت می شود که سازگار با آن چه در دیگر نسخه های چاپی این کتاب آمده است، به «الأرض» اصلاح و ترجمه گردید.
8. الغیبة، نعمانی، ص 276، ب 14، ح 39 (ترجمۀ نویسنده).

نویسنده مقاله سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم  


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : علیه ,السّلام ,امام ,مهدی ,عبّاس ,حدیث، ,علیه السّلام ,امام مهدی ,مهدی علیه ,قیام امام ,ترجمۀ نویسنده ,نوشتار عربیِ حدیث،
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

معرفی بهترین برنامه های اندروید و کامپیوتر شرکت علم و صنعت Violet Music فروشگاه بلبرينگ شکرالهي آبرنگ نقاشی طراحی سایت ، سئو ،تبلیغات در گوگل شرکت تولیدی زیزا علیرضا هاشم‌آذر دنیای تکنولوژی ودانش آریا دانلود آهنگهای به روز ایرانی