هوشیدر ماه(1) که در سرزمین پَدِشْخارْگر برمی خیزد، بنا بر پژوهش نویسنده، کسی جز حسنی گیلانی نیست که اندکی پس از آمدن هوشیدر به خراسان و کمی پیش از قیام سوشیانت، در سرزمین کوهستانی دیلم در شرق استان گیلان به پا می خیزد و با کمک هوشیدر و پشوتن، دشمنان درونی ایران را برمی اندازد و یورش برندگان بیرونی را از این سرزمین دور می کند و به عراق می رود.
در جاماسب نامه پهلوی، ف 1، بند 18، در بارۀ هوشیدر، آمده است:
و پس از آن، پدشخارگر(2) مردی، در نزدیکی دریابار(3) مهر ایزد(4) را ببیند و مهرایزد بس راز نهان به آن مرد گوید به پیغام به سوی پدشخارگرشاه آید که: «این خدایی(5) کر و کور چرا داری؟ و تو نیز خدایی ایدون(6) کن، چنان که پدران و نیاکان شما(7) کرد». او [به] آن مرد گوید که: «من این خدایی چگونه شایم(8) کرد؟ که مرا آن گُنْد(9) و سپاه و گنج و سپاهدار نیست، چنان که پدران و نیاکان مرا بود». آن پیامبر گوید که: «بیا تا تو را گنج و خاسته(10) پدران و نیاکان تو بسپارم»(11).
----------------------------------------------------------
1. «هوشیدر ماه» به معنای «پرورانندۀ نماز و نیایش» است.
2. «پَدِشْخارْگر» یا «پَتِشْخارْگر» واژه ای پهلوی و به معنای کوهستان پیش رویِ ولایت خار (ورامین) است که دامنه های شمالی البرز، مانند دماوند، تبرستان، رویان و گیلان، را در بر می گرفته است.
3. دریابار به معنای سرزمین کنار دریاست، و در این جا، به بخشهای جلگه ای و ناکوهستانی کنارۀ دریای خزر اشاره دارد.
4. فرشتۀ نگاهبان مهر و محبّت.
5. سروری، سرپرستی کارها.
6. این چنین.
7. «نیاکان شما» در این جا به نیاکان هوشیدر ماه (حسنی گیلانی) اشاره می کند که در سالیانی نه چندان دور، در گیلان و مازندران، نیرومند بودند و زمامداری می کردند.
8. توانم.
9. لشکر.
10. دارایی.
11. نجات بخشی در ادیان، ص 56، گفتار 1، بخ 8.
کانال آخراّمان
درباره این سایت